یادداشت: «مکلوهان، رسانه و جهانبینی»
«... از نظر مکلوهان، هر یک از این ادوار رسانهای بشر، حاکی از ادوار جهانبینی او نیز هستند. دوره اول، جهانی را نشان میدهد که مبتنیبر قوه شنیدن و فهم مستقیم واقعیت است. دوره دوم، بیانگر جهانی است مبتنیبر خواندن و ارتباط با واقعیت به صورت غیرمستقیم. در این دوره، از آنجا که واقعیت پنهان است، نظریهها و فرضیهها، ابطالها و اثباتها، اولویت مییابند. در دوره سوم، یعنی دوره رسانههای جدید، این دیدن است که اولویت مییابد و واقعیت براساس دیدن ما تفسیر میشود...»
«...سینما، که شاید بتوان آن را نماد هنر تکنولوژیک و هنر معاصر خواند، بیشک از این اقتضائات مورد اعتقاد مکلوهان در امان نیست. آنچه مکلوهان میگوید، چیزی است به زبان دیگری که در یادداشتهای قبلی از قول فلوسر، آرنهایم، بازن و آیزنشتاین و دیگران نیز به آن اشاره شده است. سینما، متعلق به یک دوره تاریخی جدید -و البته تاکید میشود در عین حال وجهی از تاریخ خود مدرنیته- است. سینما مربوط به انسان جدیدی است که این انسان جدید با دیدن میفهمد و این «با دیدن فهمیدن»، امکانات و محدودیتهای جدیدی را پیش روی او قرار میدهد. ...»
نظرات شما عزیزان: